چندماه پیش بودکه باهزارامیدوآرزودردانشکده علوم حدیث ثبت نام کردم.خداشاهد که به طورجدی هم درس خوندم.چون هم علاقه داشتم هم می خواستم قبول بشم آخه به عنوان دانشذیربودم اگه نمره قبولی می آوردم می تونستم دانشجو بشم.حسن اینجااین بودکه اکترونیکی بودومن هم به کارهای خونه می رسیدم هم درسم رومیخوندم .تموم زندگیم شده بوددرس .تااین که توی سایت زدند که سازمان سنجش اعلام کرده که شماهانمی تونیددانشپذیربگیریدوبایدازطریق دانشگاه وارد دانشکده شوند.حالا این ترم روخود سازمان سنجش امتحان می گیره.استادهاهم خیلی تاکیدکردند که تامی تونید بخونید.من هم تقریبا ازسه هفته قبل از امتحانات شروع به خوندن کردم.به طوری که دخترکوچولوم که سه ساله ست صبح که پامی شددیگه میدونست نباید به من کاری داشته باشه وصبرمی کردتا خواهرش که ازمدرسه اومدبا اون حرف بزنه وبازی کنه.روز قبل ازامتحان هم سوالات سالهای قبل رو روی سایت زده بودندمن که رفتم سوالات رودیدم گفتم من حتما قبول می شم چون تقریبا تمام سوالات روبلدبودم.
اماچشمتون روزبدنبینه که سرجلسه که حاضرشدم به قدری سوالات سخت بودکه فکرمی کنم طراح سوال از روی لج سوال در آورده بود که کسی قبول نشه زمان هم کم بود.بالاخره امتحان رودادیم وتموم بچه ها شکایت کردند حتی اساتید محترم نیزازنوع سوالات تعجب کرده بودند.سازمان سنجش فکرکرده بودبرای کارشناسی ارشدسوال طرح کرده ست .
یک هفته پیش هم نتایج مون روزدند وتعدادخیلی کمی ازبچه هاقبول شده بودند ومن متاسفانه ازدوتاازدرسهانتونسته بودم نمره قبولی کسب کنم.
حرف من اینه که چراتوی ایران دانشگاه رفتن شده یه کابوس فقط هم به خاطرسازمان سنجشه.چه اشکالی داره که سطح تحصیلات همه بالابره واینقدرسخت نگیرند.چرادوستان من بعدازکلی تلاش نتونستنددکترا قبول شوند ومجبوربشندزندگیشون روبفروشندویه مقدارپول جمع آوری کنندوخیلی راحت برندخارج دکتراروبگیرند.ولی چون متعهدبودندبرگشتند ونموندند....